مائوریتزیو توزی- انقلاب پژوهشهای باستانشناختی اواسط دهه 30 میلادی قرن گذشته آغاز شد، یعنی حدود یک دهه پیشاز آنکه بریتانیا اولین رایانه جهان را درطول جنگ جهانی دوم بسازد. بریتانیا و تاحدودی کشورهای اسکاندیناوی پیشگامان نوآوریهایی هستند که از آغاز دو مسیر اصلی را میپیمودند: تکنیکهای کاوش و شناختن سرزمینی باستانی ازطریق ثبتکردن پویاییهای جمعیتی، مناظر پیرامون و اقتصادها در دوره زمانی و منطقهای خاص و تجمیع برای رسیدن به شیوه علمی استانداردی که حتی در پژوهشهای گذشته هم بعضا استفاده میشد. کیفیت دادههای موجود در فرضیههای اولیهای که از اینطریق با ثبت اسناد جمعآوریشده در کاوشها و حفاریها بهدست آمدند به موتورهای محرکی در مرکز چشماندازهای جدیدی تبدیل شدند.
باوجوداین، علاوهبر شیوههای رایج و واضحی که برای سنجیدن و مقایسه دادههای جمعآوریشده در کاوشها استفاده میشد لازم بود پروتکلهای پژوهش بهصورت سیستماتیک و با جزئیات دقیقی تدوین شوند و این دقیقا همانچیزی بود که پیشاز آن و در ابتدای قرن بیستم برای علم پزشکی رخ داده بود.
از کاوشهای رابرت اریک موریتمر ویلر در شهر مستحکم «قعلهمایدین» در دورسِت انگلستان، شیوه چینهشناسی که از تکنیکها و شیوههای رایج در زمینشناسی بود وارد باستانشناسی شد. مطالعه زمین و دینامیکهایش در همان اواسط دهه 30 میلادی و همراه با «نظریه مکانهای مرکزی» (CPT) وارد علم جغرافی شده بود. اما اولین کاربردهای سیستماتیک این شیوه به دهه 50 میلادی برای بررسی بقایای معماری، اشیای هنری و بهخصوص متون لوحهای نوشتهشده به خط میخی در سرزمینهای مستعمره انگلستان در شامات و خاورمیانه بازمیگردد.
آغاز دوران باستانشناسی نو
شاید بتوان گفت که اولین تحولات پژوهشی در حوزه باستانشناسی آنهایی هستند که در دانشگاههای آمریکا بهخصوص دانشگاه شیکاگو با کاوشهای لیندا و رابرت بریدوود در قلعه جرمو در کردستان عراق انجام شد. همچنین شناساییهایی که رابرت مکآدامز برای تهیه تاریخ جامعی از شهرکهای باستانی و سیستم آبرسانی دره دیالی و اوروک (هر دو در عراق امروزی) انجام داد و پروژه دانشگاه میشیگان برای مطالعه میانرشتهای منطقه دهلران در ایران از دیگر پژوهشهای مهمی است که توانستند در حوزه تحقیقات باستانشناختی انقلاب ایجاد کنند.
جنگ جهانی دوم تولد دستگاههای نوین و بخشهای جدید علم را بهمدد سرمایهگذاریهای دولتی در آلمان، بریتانیا و ایالاتمتحده رقم زد؛ سرمایهگذاریهایی که به ایجاد توان هستهای، موشکی، اطلاعاتی و جمعآوری اسناد هوایی از زمین منجر شد. بهاینترتیب، در دوره پساز دهه 30 این تکنیکهای جدید بازنگری مطالعات گذشته باستانشناختی را فراهم کردند. از 1328/1949 علوم اتمی با عرضه تکنیکهای رادیوکربنی و تاریخگذاری مطلق، ابزار زمانسنجی تاریخی را به دانشمندان این حوزه تقدیم کرد. این شیوهها تاثیری عمیق برجای گذاشت. بهطوریکه از ترکیب روش کاوش چینهشناسی ویلر و مطالعه بقایای کربن14 در ترکیبات آلی باقیمانده در خاک، اندازهگیری زمان بافتهای مختلف هر سایت، دورهبهدوره میسر شد.
از 1345/1966با تولد جنبش «باستانشناسی نو» که بهدست لوییس بینفورد و استوارت استراور در آمریکا پا گرفت، توجه اصلی به دادههایی معطوف شد که فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی تمدنهای گذشته را بازسازی و این بازسازیها را به دادههای قابلسنجشی تبدیل میکرد. بهاینترتیب، میشد مسیر توسعه این تمدنها را آشکارسازی کرد. ازسوی دیگر، خدماتی که زمینشناسی، علوم مواد و بهخصوص گیاهشناسی و جانورشناسی برای شناختن نوع تغذیه، اقلیم و اقتصاد و تغییرات آن در گذر زمان به باستانشناسی عرضه کرد بسیار حائزاهمیت است.
بهاینترتیب و بهلطف تلاش و همکاری کارشناسان متعدد و با اجرای استراتژیهای پژوهشی میانرشتهای، فرهنگ و دگردیسیهایش درون بافت جغرافیایی خاصی قابل درک شد.
پروفسور توزی، سرپرست اولین گروه کاوش در شهرسوخته- این باستانشناس برجسته جهان روز جمعه 6 اسفند 1395 در سن 73 سالگی در شهر راونا درگذشت
نوآوری وارد کاوشهای ایران میشود
در ایران، این استراتژیها و تکنیکهای نوین ترمیم و جمعآوری اسناد باستانشناختی از سال 1347/1968 با ماموریتهای جدید فرانسویها در شوش و تورنگ تپه، کاوشهای آمریکاییها در حسنلو و تپه یحی و برنامه ایتالیاییها در شهرسوخته آغاز شد. در سیستان، چالش دوبرابر و بهطور خاصی جذاب بود. زیرا هیچکس انتظار نداشت در منطقهای حاشیهای با شهری بزرگ روبهرو شود. اما روکش وسیعی از بقایای سفالی و اشیای دیگری که همانند پتویی سطح بزرگی به مساحت بیشاز 150 هکتار را پوشانده بود هیچتردیدی درباره وجود شهری در هزاره سوم پیشاز دوران ما باقی نمیگذاشت.
بین 1347/1968تا 1350/1971 در کاوشهای شهرسوخته سازهها و اشیایی را کشف میکردیم که هریک بهنوعی روند تاریخی دورههای مختلف این شهر را نشان میداد و بهخصوص از محافظت بقایای باستانی که بهطرز خوبی محافظت شده بودند حکایت میکرد. اما نوآوری در فناوری از سال 1351/1972 به شهرسوخته راه یافت. از یکسو ما خدمات سیستماتیک جغرافیدانان، گیاهشناسان و جانورشناسان را داشتیم که در درک عمیق وضعیت اقتصادی جمعیتی که کاملا سرآمد دوران خود بود به ما کمک میکردند و ازسوی دیگر، فرصت یافته بودیم پیکربندی شهر را ازطریق کنارهمگذاشتن صدها عکس هوایی از فاصله 3هزار متری که مقامات ایرانی در اختیارمان گذاشته بودند بشناسیم. همان سال، با کشف گورستان وسیعی که تاکنون هم کاوش در آن ادامه دارد، مطالعه جمعیتشناختی روی هزاران اسکلت آغاز شد. مطالعاتی که با تجزیهوتحلیل دیانای و ایزوتوپهای استخوانهای باقیمانده از ساکنان شهر انجام میشود.
حدود همانسال، 73-1972 (25-1351) فتوحات فضایی بهدست اتحادجماهیرشوروی و ایالاتمتحده که از پایان دهه 50میلادی با پرتاب ماهوارههای جاسوسی و فقط در بخش نظامی آغاز شده بود به مرحلهای از توسعه رسید که توانست به بخش عمومی نیز وارد شود و اینگونه، ماهواره ERTS-1 شروع به گرفتن عکسهای دیجیتالی از شهرها کرد. بهاینترتیب، سرانجام برای سیستان ابزاری فراهم شد تا بهکمکش بتوانیم ارتباط میان سازههای ماقبلتاریخ و نوسانات مسیر رودخانه هیرمند را در فضای وسیعی در مرز میان ایران و افغانستان به مساحت 18هزار کیلومترمربع بررسی کنیم. کاری که بدون تصاویر ماهوارهای غیرممکن بود.
تصویر دوصفحه نخست یادداشت اختصاصی پروفسور توزی به دانشمند در شماره ۶۴۰- بهمن 1395
انقلاب رایانههای شخصی
بههرحال، هنوز در نیمه نخست دهه 70 میلادی، نوآوری فناوری در پژوهشهای باستانشناختی به جمعآوری دادههای طبیعتشناختی و استفاده از تصاویر معمولی برای تعیین موقعیت زمین محدود میشد. دگردیسی واقعی با انقلابی آغاز شد که «رایانههای شخصی» نه فقط در تمام حوزههای مطالعات علمی بلکه در زندگی روزمره مردم ایجاد کردند. اولین رایانههای شخصی در 1359/1980 وارد بازار شدند. پژوهشهای ایتالیاییها در شهرسوخته در 1357/1978 متوقف شد اما کار در ایتالیا روی دادههای جمعآوریشده ادامه یافت. اولین دادهها درباره شهرسوخته بااستفاده از نخستین برنامههای مربوط به پایگاه دادهها طبقهبندی و تفسیر شدند. وقتی در اکتبر 1984(مهر 1363) آخرین ماموریت مشترک ایرانایتالیا مجوز گرفت توانستیم از یکی از اولین رایانههای قابل حمل که یک مدل از رایانههای محصول شرکت اوزبورن بود برای انجام طبقهبندی بیشاز دوهزار یافته بهره بگیریم. از آنزمان، پیشرفتهای مطالعات باستانشناختی بهلطف فناوری بسیار چشمگیر بود بهویژه از پایان دهه 80 میلادی با ورود فناوری اسکن، تصاویر ساختهشده با برنامه «اتوکَد» و توسعه شبکه اینترنت برای تقویت آرشیوهای دیجیتالی حدود سالهای 93-1992 (72-1371).
برای بازگشت به مطالعه زمین، تصاویر ماهوارهای رصد زمین با ورود نسلهای بعدی ماهوارههای آمریکایی، شوروی و اروپایی افزایش یافت. تصاویر دیجیتالی دیگر ازطریق اینترنت دردسترس بودند و میتوانستند با برنامههایی چون فتوشاپ در وضوح بالا ویرایش شوند. همچنین نقشهبرداری سهبعدی از هریک از سایتها و ارزیابی گستردگی زمین پیرامون آنها ازطریق سیستم مدلسازی سهبعدی «مدل رقومی ارتفاع» (DEM) امکانپذیر شد. مدلهایی که بعدا با نقشههای کاغذی، عکسهای هوایی و اطلاعات کاوشها ترکیب شدند. بهاینترتیب، باستانشناسی شهرها به باستانشناسی مناظر تغییر ماهیت داد و مطالعه روی بقایای باستانی را با جزئیات بسیار بالایی در هر بافت جغرافیایی و زمینریختشناختی ممکن کرد. همچنین استفاده از برنامههای شبیهسازی که از محدوده دادههای باقیمانده از ظروف باستانی، ساختمانها، آثار مهندسی و کشاورزی فراتر میرفتند برای بازسازی گرافیکی و سهبعدی هر سایت آغاز شد. این شبیهسازیها به مردم عادی اما علاقهمند اجازه داد در کوتاهترین زمان، ویژگی سایت باستانشناختی را درک کنند.
تحولی بهنام جیپیاس
آخرین نوآوری بزرگ در 1990/1369 از راه رسید، زمانیکه مقامات نظامی ابرقدرتهای آمریکا و روسیه مجوز دسترسی به شبکههای جیپیاس و استفاده از برنامههای جیآیاس (سامانه اطلاعات جغرافیایی) را صادر کردند. بهاینترتیب، جریان بزرگی از دادههای بایگانیشدهای که با تصاویر ماهوارهای و نقشهکشیهای با وضوح تصویر بالا ترکیب شده بودند با سهولت قابل کنترل شد. یک دستگاه کوچک دستی اجازه میداد که موقعیت یک نقطه نسبت به سطح زمین با دقت بالایی تعیین شود. اینگونه، باستانشناس قادر بود بهتنهایی روی رایانه شخصی خودش از سایتها نقشهبرداری کند و در زمان واقعی مدل سهبعدی انحناهای سطح را بسازد و چشمانداز فیزیکی سایت را بازسازی کند.
درحال حاضر، سالبهسال اکتشافات شهرسوخته بهدست باستانشناسان ایرانی ادامه مییابد و همین کاوشها سبب شد که سال 1393/2014 نام شهرسوخته وارد فهرست میراث جهانی یونسکو شود. امروزه، بهلطف دستگاههای «سنجش از دور» (Remote Sensing) و بررسی مطالعات انجامشده با این روش، متخصصان ایتالیایی و دیگر کشورها میتوانند بدون حضور در میدان با دقت بالایی به پژوهشهای خودشان در شهرسوخته ادامه دهند.
مائوریتزیو توزی، سرپرست اولین گروه کاوش شهرسوخته در 1967
راونا، ایتالیا، ژانویه 2017
مترجم: هدا عربشاهی
این یادداشت اختصاصی در شماره 640، بهمن 1395، مجله دانشمند منتشر شد